رازماندگاری انقلاب

بسم الله الرّحمن الرّحیم
واعتصموا بحبل الله جمیعا ولا تفرّقوا
چهل سال ایستادگی
چهل سال رشادت
چهل سال سیادت
قلّه نزدیک است
خداقوّت دلاور.

مبانی رویشها و ریزشهای انقلاب اسلامی

نوع مستند : مقاله
کلید واژه : مبنا, میزان, رشد, غیّ

 

چکیده :

مبانی، پایه است و ریشه به آن تکیه دارد.

 

1547843159_autosaved_.docx

1547843158_autosaved_.docx

1547843158_autosaved_.docx

1547843158_autosaved_.docx

1547843158_autosaved_.docx

جوان را دریاب

 بسمه تعالی

جوان، جولانگاه جوانه زدن است .

آب را چه معنا کردی برای جوانت؟

(مهریه مادر؟) در این صورت قطره ای حلّ شده در اقیانوس مهر است وشکرنعمتش، اشک بر حسین بن علی و فاطمه سلام الله علیهم اجمعین.

یا رودخانه ای سر به بالا؟ و در این وادی سرگردان و حیرت زده گوید : چه کنم؟ چه کنم؟

برای نهالت خاک را چه تعبیر کردی؟

(ابهت بوتراب؟) که باید چون کوه استوار و چون مهد آرامش بخش بود.

یا ذلّت پذیری و به خاک ذلّت نشستن و راضی بودن بلکه افتخار کردن به این مقام؟

باد را در کدام معبر نشاندی؟

(نفخه روح خدا؟) تا از هوای کوی دوست میل دیگرش نباشد و هیچ بادی نلرزاندش.

یا (باد های فتن )را جلوه گر کردی و  همچون ماهی در دستت نمی ماند.

جولانگاه آتش در این نهال نوپایت کجاست؟

جهل و دوری از آن؟ دشمن و تبری از آن؟ که باید مجهز شود به علم وتاکتیک و تکنیک

یا جنسیت موجودی برتر از انسان یعنی: (شیطان)؟  که در این فقره، آتش سوزاننده نیست بلکه ذوب کننده بسوی هدف والای جوانت(شیاطین جنّ و انس) خواهد بود.

پای ما لنگ است و منزل بس دراز
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل

اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم

 

 

اعوذ بالله من همزات الشیاطین

بسم الله الرحمن الرحیم
آیه 40 سوره مبارکه بقره[ یابنی اسرائیل اذکروا نعمتی التی انعمت علیکم و اوفوا بعهدی اوف بعهدکم وایای فارهبون]
عهد به معنای حفاظ است واصل عهد در مواظبت بر آن است ومقصود از عهد همان قیام به طریق الهی وپیمودن راه خداست
این آیه شریفه دربر دارنده متن پیمان نامه خدا با خلقش است که مفاد آن در آیه 60 و61 سوره مبارکه یس آمده است
[ الم اعهد الیکم یا بنی آدم ان لا تعبدوالشیطان انه لکم عدو مبین* وان اعبدونی هذا صراط مستقیم ]
مفاد عهدنامه الهی:
1_ ((ان لا تعبدوا الشیطان)) [ لا اله ]
2_ (( ان اعبدونی)) [الّاالله ]
3_امضاء این عهدنامه توسط بنده با (قالوا بلی) در آیه172 سوره مبارکه اعراف آمده است:
(واذ اخذ ربک من بنی ادم من ظهورهم ذریتهم و اشهدهم علی انفسهم الست بربکم قالوا بلی شهدنا ان تقولوا یوم القیمه انا کنا عن هذا غافلین ):،(زمانیکه پروردگارت از اولاد آدم از پشتهایشان فرزندانشان را بگرفت و آنها رابر خودشان گواه خواست که مگر من پروردگار شمانیستم ؟ گفتند: آری ، گواهی می دهیم ، تا روز قیامت نگویند ما از این مطلب غافل بوده ایم )
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

قبیله سلمان

#جوانمرد_خدا_قوت
#به_قلم_خودم
از سرباز کوچک به سردار بزرگ

سلام بر تو ای معنای (سلمان منا اهل البیت)
تو از قبیله سلمان
چراغ خانه ایمان
تو کوه سترگ قیامی
سردار سلیمانی!!!
که( هل اتی) به کمر بست
خیال خام عدو را
به گِل نشاندی و
سر را، فراز کن حالا
کنون کمی بیاسای
چو خلق، آسودی
زمان به وقت قوا شد
نیرو ، بیافزای
به کمّ و کیف بیازما
که سر، بلند آرد
همایش پیروزی خون ،بر شمشیر
به بعد فرج ارزد
[ معاشران گره از زلف یار باز کنید
شبی خوش است بدین قصه‌اش دراز کنید
حضور خلوت انس است و دوستان جمعند
و ان یکاد بخوانید و در فراز کنید]


اللهم صلّ علی محمد وآل محمد وعجّل فرجهم

1511382273_.jpg

1511382273_.png

1511382272_.png

1511382272_.jpg

حرف، حرف خدا یا حرف شیطان؟؟؟

بسمه تعالی
شبهه شناسی
در مورد اینکه چرا  خداوند در سوره مبارکه (ص) به شیطان مهلت داده است؟ باید مشیّت الهی را مورد بررسی قرارداد:
امیرالمومنین (علیه السلام) در خطبه اول نهج البلاغه میفرماید: انسان عاجز است از شناخت ذات خدا در آنجایی که میفرماید سپاس خداوندی را که حساب گران از شمارش نعمت های او ناتوان و تلاش گران به او نخواهند رسید پروردگاری که برای صفات او حد و مرزی وجود ندارد و تعریف کامل نمی توان یافت و برای خدا وقت معین و سرآمدی مشخص، نمی توان تعیین کرد مخلوقات را با قدرت خود آفرید و با رحمت خود بادها را به حرکت در آورد و به وسیله کوه ها اضطراب و لرزش زمین را به آرامش تبدیل کرد.
در حقیقت ابلیس مى‏خواست تا آخرین فرصت ممکن به اغواى فرزندان آدم بپردازد، چرا که روز رستاخیز پایان دوران تکلیف است، و دیگر وسوسه و اغوا مفهومى ندارد، علاوه بر این با این درخواست مرگ را از خود دور کند، و تا قیامت زنده بماند، هر چند همه جهانیان از دنیا بروند.

در اینجا مشیّت الهى اقتضا نمود که این خواسته ابلیس برآورده شود، اما نه بطور مطلق، که به صورت مشروط،

پاسخ این است که عالم دنیا میدان آزمایش و امتحان است آزمایشى که وسیله پرورش و تکامل انسانهاست و مى‏دانیم آزمایش جز در برابر دشمنان سرسخت و طوفانها و بحرانها امکان پذیر نیست.

البته اگر شیطان هم نبود هواى نفس و وسوسه‏هاى نفسانى انسان را در بوته آزمایش قرار مى‏داد، اما با وجود شیطان این تنور آزمایش داغتر شد، چرا که شیطان عاملى است از برون و هواى نفس عاملى است از درون.
انسان تنها موجودى است که خداوند قبل از خلقت، آفریدن او را به فرشتگان اعلام کرد.
منشأ وجودى انسان، آب و خاک است ، و روح پس از جسم آفریده شده است.
فرشتگان به خاطر نفخه‏ى الهى، به آدم سجده کردند ولى برخى انسان‏ها حتّى به خاطر ذات حقّ براى خدا سجده نمى‏کنند.
تکبّر،مانع تعبّد و تسلیم است.
عبادت دسته جمعى با شکوه‏تر است. همه‏ى فرشتگان سجده کردند، آن هم دسته جمعى. در میان خوبان بودن مهم نیست، از خوبان بودن مهم است.

در هر صورت این شبهه جبریّون هست که فساد انسانها را می خواهند به پای خداوند بنویسند
باید به انها گفت:1_ آیا برای کارهای خوبتان پاداش نمی خواهید وآنها را هم از جانب خدا می دانید؟
2_مرحله تذکر بعد هم به گفته امام خمینی عزیز به این افراد باید یک سیلی بزنی و بگویی تقدیر الهی بود
تبصره:ماجرای امام علی علیه السلام، هنگامی که در زیر دیوار سنگی نشسته بود و چون دیوار، فرود آمد به سرعت از محل حادثه دور شد، کسی به او گفت: «آیا از قضاء الهی فرار می کنی؟» و حضرت فرمود: «فرار می کنم از قضاء الهی به قدر الهی». یعنی از سرنوشتی به سوی سرنوشتی دیگر.

تامل در این مساله بیانگر این است که اگر امام زیردیوار سنگی بماند، یک سرنوشت و قضا و قدر دارد و اگر هم فرار کند سرنوشتی دیگر. و این به معنای جبر نیست زیرا بالاخره عملکرد اختیاری انسان از محدوده قضا و قدر که بیرون نمی رود.
به تعبیر ساده تر؛ انسان می تواند قضا و قدر را با اختیار خویش تغییر دهد ولی نمی تواند از قلمرو آن خارج شود. زیرا قانون علیت نقض می شود.
؛امام علی علیه السلام، خواسته بفهماند همیشه خداوند را حاضر و ناظر بر کارهای خود می دانم و با اختیار خودم کارهایم را انجام می دهم و اعمالم را به گردن خدا و به زبان برخی، به پای شیطان نمی نویسم
خداوند ما را در فهم دین و فهماندن مناسب ان یاری رساند ان شاءلله
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم