یا فاطمةالزهرااغیثینی

The Revolution’s Causes
The motives for revolution were numerous. Some were direct grievances of the general people while others were ideological. The following were the most apparent:
1. There were many defects and drawbacks but the most urgent one was the attempt to distort Islamic concepts and ideals. This aspect was of extreme importance and preoccupied the minds of responsible Muslims at the time. The fabrication of Hadith was all too common, which had a poisonous effect on the lives of Muslims. This, was giving the Umayyads for a while a free hand to carry out their inhuman deeds and policies. The mask of religion which they used to hide their un-Islamic conduct was extremely dangerous. In the long run, this could have changed Islamic concepts of ruling and inverted social ideals. Thus stripping off this mask and exposing the true Umayad’s picture was of utmost necessity.
2. The State’s structure was built on an un-Islamic basis. Quraish was born to rule, Arabs were second class citizens, and non-Arabs constituted the base of the society’s pyramid. That was the general social picture of, the Muslim world under the Umayyads dynasty. Freedom of thought and expression were denied, When one dared to express an opinion contrary to that of the Umayyad’s, prison became his home, his property was robbed, and oven his life was at stake.
3. The Umayyads considered the Muslim world to be their own property. The aims (Zakat) and other Islamic dues were collected, but no-one knows or can question where that money went. Large gifts and donations were given to few cruel governors and tribal chiefs in order to secure their allegiance. Large sums of money were wastefully spent on racing, gambling, wine-making, and buying slave women to entertain high-class people in power. Hence, the majority of Muslims were left near starvation level while the ruling group all enjoyed the social and material privileges.
4. The Muslims had apparently got used to the un-Islamic rule of the Umayyads as time passed by. Their resistance slackened and some people began adjusting themselves to the new conditions. Hence, the revolutionary spirit of Islam began to disappear gradually from Muslims’ lives and thoughts. Therefore, a new stimulant to their souls was necessary to activate their lives and try to restore, Islamic conduct to the society

#دهه_کرامت
#امام_رئوف
السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی و رحمة الله وبرکاته
السلام علیک یا بقیة الله و رحمة الله وبرکاته

هرکس به هر چه علاقه مند باشد، هرجا برود، هر چه ببیندو هر چه بشنود ، او را به یاد علقیات خودش می اندازد .
منتظر واقعی هم اینطور است ، به هر کجا که می نگرد گویا به تماشای عکس رخ یار محبوب و مورد علاقه اش نشسته است.
هر چه می شنود یا می بیند ، گویا نشانه ای از وجود و حضور اورا درک میکند .

خوب که به امام رضا(ع) نگاه کنی می بینی ، به جز احادیث ناب مهدوی اش ، دُرهای نفیسی هم می یابی که پرچم ظهور را بر شانه خود می کشند.

این حریم باشکوه ، نقاره خانه ای دارد که صدای نقاره هایش یادآور صیهه و ندای زمان ظهور است .
وتلنگری بر ساختمان ایمانی و عملی وجود ما که :
تو چه کردی؟
چه در چنته داری؟
از زمره اوتادی؟
در جرگه ابدالی؟
از تبار نجبا؟
یا از دیار صلحایی؟
اصلا خودت آماده ای؟
یا کسی و کسانی را هم آماده کرده ای؟
اصلا به نظرت لحظه خروش نقاره های نقاره خانه ، لحظه ظهور باشد یا نه؟
هیچ می دانی! ابن الزهرا، گل نرجس ، برای شنیدن لبیک ما ، منتظر نشسته است؟
لبیک گوی ثانیه ظهور مهدی باش با صلوات
اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم

مظهر دیگری از خوان رضوی برای یوسف زهرا(س) صحن و سرایی با کرامت و خادمانی خالص برای :
خوش آمد گویی،
اسکان با رغبت،
و تمتع طولانی است.
اللهم کن لولیک الحجة بن الحسن صلواتک علیه وعلی آبائه فی هذه الساعة وفی کل الساعة ولیا وحافظا وقائدا وناصرا ودلیلا وعینا حتی تسکنه ارضک طوعا و تمتعه فیها طویلا

قدمگاهی دارد نشان از رجعت و یاری مولانا صاحب الزمان(عجل الله تعالی فرجه و سهل الله تعالی مخرجه)
با قدرتی الهی برای :
احیای شریعت محمدی(صلی الله علیه وآله) ،
و امحاء شرک و کفر

در صلوات خاصه اش می خوانیم :
(… و حجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری …) این هم بیانگر یاران آسمانی و زمینی حضرت مهدی موعود(عج) است .

#تولیدی_به_قلم_خودم
#مظاهر_مهدوی_رضوی
#منتظران_ظهور

#دهه_کرامت
#مهمان_امام_رضا_علیه_السلام
#حدیث
#السلام_علیک_یا_شمس_الشموس_ویا_انیس_النفوس_و_رحمةالله_و_برکاته

از القاب شگفت امام الرئوف، سراج الله است.
سراج:
در چراغ دو جهت جمع است، یکی نور و آن دیگری حرارت
به استناد آیات کریمه قرآن کریم در دو جا سراج بکار رفته است
1_وجعل الشمس سراجا (سوره نوح آیه 16)
2_یا ایها النبی انا ارسلناک شاهدا و مبشرا ونذیرا و داعیا الی الله باذنه و سراجا منیرا(سوره احزاب آیه 45و46)

همانطور که نور و حرارت خورشید معادن مادی دنیوی را می پروراند.
وبا تمسک به حدیث نبوی که فرمودند ( الانسان معادن کمعادن الذهب والفضه)
می توتن گفت آن، خورشید ملک است و ایشان، خورشید ملکوت و پروراننده مکارم اخلاق انسانی و استخراج معادن فطرت
حدیث نبویستدفن بضعة منی بارض خراسان) به تعبیری دیگر نور علم و حرارت ایمان موجود در وجود خاتم در نفس نفیس امام علی ابن موسی الرضا (ع) تابان است.

اضافه سراج به الله :
همان طور که الله مستجمع جمیع صفات جمال و جلال الهی است وجود ذی جود امام رضا (ع) نیز ، مقام جمع الجمع آیت الهی و حجت کبرای خداوند سبحان است.
از سوی دیگر کمال خلقی انسان در حلم و بردباری و کمال عقلی او در علم و دانش اوست. در بعد انسانیت هر انسان معمولی در هر مرحله از حلم در برابر شدائد نسبت به حلم در برابر مرحله بالاتر عاجز می شود و در هر رتبه علمی حسرت مقام بالاتر رادارد . در نتیجه خلا حلم و علم پر شدنی نیست.

هر بیننده ای به نور شمع ، چراغ، آفتاب، ویا ماه می بیند ؛ امّا امام رضا(علیه السلام) به نور خدا می بیند.
به شهادت خاتم پیامبران صلّی الله علیه وآله که به امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند :
علیّ ابنک
الذی ینظر بنور الله
و یسمع بتفهیمه
ویتطق بحکمته
و یصیب
ولا یخطی
ویعلم
ولایجهل
قد ملا حلما و علما
یعنی ایشان مستجمع جمیع کمالات خلقی و عقلی میباشد

اللهم صل علی علی ابن موسی الرضا المرتضی الامام التقی النقی و حجتک علی من فوق الارض ومن تحت الثری الصدیق الشهید صلاة کثیرة تامّة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة کافضل ما صلّیت علی احد من اولیائک

منبع : کتاب ( به یاد بضعه خاتم انبیا(ص) درطوس حضرت شمس الشموس )
اقتباس از مقدمه ای در اصول دین و بیانات حضرت ایت الله العظمی وحید خراسانی

بسم الله الرحمن الرحیم
مردم سوریه مانند کسانی بودند که برای آنها تبلیغات مسموم و چهره ای نادرست از امامان(علیهم السلام) ترسیم شده بود.
ولی مردم کوفه خطابه های امام علی(علیه السلام) را شنیده بودندو شناخت لازم از امام داشتند پس عذرشان در واقعه کربلا و حادثه عاشورا پذیرفتنی نبود.
زینب کبری در خطبه هایش مردم کوفه را به زنی کم عقل تشبیه کرد که زحمات فراوانی برای رشته کردن پشمها متحمّل می شود ودر پایان دوباره رشته ها را از هم وا می تابد که به این آیه قرآن کریم اشاره دارد.
in the name of God
The Syrians were like those for whom poisoned ads and a false face of the Imams (PBUH) were portrayed
However, the Kufa people heard the sermons of Imam Ali (as) and had the necessary knowledge of the Imam, so their excuse in the incident of Karbala and the incident of Ashura was not acceptable.
Zaynab Kobra, in his sermons, likened the people of Kufa to a woman of low wisdom, who was struggling to string the wool, and at the end of the reappearance of the strings, which refers to this verse of the Holy Qur’an
وَلَا تَکُونُوا کَالَّتِی نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْکَاثًا تَتَّخِذُونَ أَیْمَانَکُمْ دَخَلًا بَیْنَکُمْ أَنْ تَکُونَ أُمَّةٌ هِیَ أَرْبَىٰ مِنْ أُمَّةٍ ۚ إِنَّمَا یَبْلُوکُمُ اللَّهُ بِهِ ۚ وَلَیُبَیِّنَنَّ لَکُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَا کُنْتُمْ فِیهِ تَخْتَلِفُونَ

و (در مثل) مانند زنی که رشته خود را پس از تابیدن محکم وا تابید نباشید، که عهد و قسم‌های استوار و محکم خود را برای فریب یکدیگر و فسادکاری به کار برید برای آنکه قومی بر قوم دیگر تفوق دارند، زیرا خدا شما را به این عهد و قسمها می‌آزماید و در روز قیامت همه (تقلّبها و) اختلافات شما را بر شما آشکار خواهد ساخت


And do not be like she who untwisted her spun thread after it was strong [by] taking your oaths as deceit between you because one community is more plentiful than another community. Allah only tries you thereby. And He will surely make clear to you on the Day of Resurrection that over which you used to differ

و این همه نشانه بی وفایی و عدم استقامت کوفیان بود.
And all this was a sign of Kofi’s insolence and endurance
#جهاد_عاشورایی

#دهه_کرامت_مبارک

جمعیّت نویسنده سخنان امام رضا(علیه السلام) 20 هزار الی 24 هزار نفر بودند که با برآورد این مطلب که اکثریت مردم عصر ، سواد نداشتند ، جمعیّت حاضر فوق العاده زیاد بوده است.
ابوزرعه رازی و محمد بن اسلم طوسی که از علمای اهل سنت و حافظ حدیث بودند ، با جمعی از طلاب نزدیک آمدند و امام رضا(علیه السلام) را به اجدا د پاکش سوگند دادند که چهره خود را نشان دهند، آن حضرت گوشه سایبان کجاوه را کنار زد و خورشید جمالش بر سراسر آن فضا پرتو افکند مردم با دیدن چهره نورانی فرزند رسول خدا (صلی الله علیه وآله ) از شوق فریاد می زدند و با شیون و احساسات عمیق می گریستند، و بر اثر شدّت احساسات، خود را برخاک می افکندند . دانشمندان و برجستگان، مردم را به سکوت و آرامش دعوت می کردند تا سخن امام رضا(علیه السلام) را بشنوند .
در این هنگام امام رضا(علیه السلام) فرمود:
حدّثنی ابی موسی بن جعفر، قال؛ حدّثنی ابی جعفر بن محمد، قال؛ حدّثنی ابی محمد بن علی، قال؛ حدّثنی ابی علی بن الحسین، قال؛ حدّثنی ابی الحسین بن علی، قال؛ حدّثنی ابی علی بن ابیطالب(علیهم السلام) ، قال؛ قال رسول الله ؛ یقول الله عزّوجلّ:
لا إله إلّاالله حصنی، فمن دخله امن من عذابی .
موکب امام اندکی از آنجا حرکت کرد، در این هنگام آن حضرت با صدای بلند جنین اعلام کرد:
بشرطها و انا من شروطها.
از ویژگیهای ناب حدیث:
1_ سلسلة الذهب بودن آن است (یعنی تمام سلسله راویانش از سرچشمه معادن معرفت و ذهب و طلای وجود، یعنی محمد(صلی الله علیه وآله) و اهل بیت طاهرینش هستند) و عصمت راویان، خود حصان محکم و خلل ناپذیر و امنیت بخش است.
2_معرفی حصن الهی که نگهدارنده و پناهگاه امنیت بخش از عذاب است(لاإله الّاالله)
3_ایمنی از عذاب درپناه توحید، مشروط به شرط امامت است. پس توحید، بدون قبول امامت، نجات بخش نیست.
4_خطیب، باید محکم و کوبنده و جذّاب سخنرانی کند تا 24000 نفرعلاقه مند به کتابت آن گفته ها شوند.
5_آن مؤمن مبلغی می تواند دارای آنچنان پایگاه مردمی باشد که، ایمان را با اعمال صالح چون ردایی برتن پوشانده باشد و از آن اعمال صالح جداشدنی نباشد
6_مظاهر پایگاه عملی در استقبال ظاهری و استقبال و اقبال عملی به سخنان امام ، خود را نشان می دهد.
7_مهمترین نکته ای که به نظر رسید اینکه :
امام رضا(علیه السلام) دژ بودن و مرجعیت توحید راکه بیان می کنند،
اندکی راه می روند بعد شرطیت امامت را اضافه می کنند.
شاید خواسته اند با غالیان مقابله کنند و ثابت کنند که امامت در طول توحید و کلمه لاإله إلّاالله است نه در عرض آن
8_با اینکه از دوران امام رضا(علیه السلام) دوره خفقان و در مضیقه و مراقبت بودن امامان و شیعیانشان بود، و امام (علیه السلام) در ذکر مسائل خطیر تقیه می کردند ، اما هیچگاه درباره طرح امامت تقیّه را روا نمی دانستندو این اهمیت مسئله امامت را می رساند.
9_ به محض ورود به نیشابور و در جمع مردم استقبال کننده مسئله امامت را معرفی کردن، یعنی برائت از مأمون. یعنی ولایتعهدی مأمون اجباری است . یعنی مشروعیت و منصوب از طرف خدا .
10_از نظر اجتماع و از جهت بیان موضوع مشترک ؛ امامت و ولایت، این حادثه به روز عیدغدیر شبیه است. و وجوب اطاعت از امام بر مسلمانان را اثبات می کند.
وقس علی هذا…

اللهم صل علی علی بن موسی الرضا المرتضی
الامام التقی النقی
و حجتک علی من فوق الارض و من تحت الثری
الصدیق الشهید
صلاة کثیرة تامّة زاکیة متواصلة متواترة مترادفة
کافضل ما صلیت علی احد من اولیائک